گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

Nice Thoughts

وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز

و دویدن که آموختی ، پرواز را

------------ --

 

 


راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند

 

------------ --------- -

 

 

 

دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیر

------------ --------- --

 

 

 


و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی

------------ --------- --


من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت

------------ ---------

بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند

------------ --------- -

پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند

------------ --------- --------

 

پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند

------------ --------- --------

 

اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت

کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید

و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست

------------ --------- ---

آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت

------------ --------- ------

 

وقتی داری در دریای زندگی سفر میکنی ..از طوفان ها و امواج نترس

بگذار تا از تو بگذرند ..تو فقط به سفرت ادامه بده و استقامت داشته باش

همیشه به خاطر داشته باش ..دریای آرام ناخدای با تجربه و ماهرنمی سازد 

------------ --------- -------

 

جایی در قلب هر انسان وجود دارد که در آن افکار تبدیل به آرزو میشوند و آرزوها به اهداف بدل می گردند

------------ --------- --------- -----

 

جایی که در آن هر غیر ممکنی ؛ممکن می شودتنها اگر به هدف هایمان ایمان داشته باشیم


------------ --------- -------

 

 

 

 

چند چیز هست که برای یک زندگی شاد و موفق به آن نیاز داریم

..اعتقادات..اهداف و آرزوها ..عشق ..خانواده و دوستان 

 

------------ --------- --------- --

 

و از همه مهم تر اعتماد به نفس

 

 

خودت را باور داشته باش

من هنوز انسانم!

من هنوز انسانم!!!!!!

اگر به خانه ی من آمدی

برایم مداد بیاور

مداد سیاه

می خواهم روی چهره ام خط بکشم

تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم،

یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم!

یک مداد پاک کن بده

 برای محو لبها

نمی خواهم کسی به هوای سرخیشان،

سیاهم کند!

یک بیلچه،

تا تمام غرایز زنانه را از ریشه در آورم

شخم بزنم وجودم را

بدون اینها راحت تر به بهشت می روم گویا!

یک  تیغ بده؛

موهایم را از ته بتراشم

سرم هوایی بخورد

و بی واسطه روسری کمی بیاندیشم

نخ و سوزن  هم بده،  

برای زبانم می خواهم

بدوزمش به سق

اینگونه فریادم بی صداتر است!

قیچی یادت نرود

می خواهم هر روز اندیشه هایم را سانسور کنم!

پودر رختشویی هم لازم دارم

برای شستشوی مغزی

مغزم را که شستم،

پهن کنم روی بند

تا آرمانهایم را باد با خود ببرد

به آنجایی که عرب نی انداخت.

می دانی که؟

باید واقع بین بود!

صدا خفه کن

 هم اگر گیر آوردی بگیرمی خواهم وقتی

به جرم عشق و انتخاب،

برچسب ف/ا/ح/ش/ه می زنندم

بغضم را در گلو خفه کنم!

یک کپی از هویتم را هم می خواهم

برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشا د،

فحش و تحقیر تقدیمم می کنند!

تو را به خدا

اگر جایی دیدی "حقی" می فروختند

برایم بخر

تا در غذا بریزم

ترجیح  می دهم خودم قبل از دیگران حقم را  بخورم!

و سر آخر اگر پولی برایت ماند

برایم  یک پلاکارد بخر

به شکل گردنبند

بیاویزم به گردنم

و رویش با حروف درشت بنویسم:

"من یک انسانم ".

"من هنوز یک انسانم"

"من هر روز یک انسانم"

از وبلاگ: شخصی و عاشقانه

http://www.azadenevis.blogfa.com/

زینب زین اب است

"زینب (س)"

با قلم می خواستم سیری در این دنیا کنم

 تا که زیباتر ز "زینب" واژه ای پیدا کنم

کوه را گفتم‏که از تو با صلابت‏ترکجاست؟

گفت کوه استقامت دختر شیرخداست

چشم را گفتم که آیا پاک‏تر از آب هست؟

 گفت آری‏،‏ قلب زینب نقش هرآبی شکست

شمس را گفتم که زیباتر ‏ز نورت، نور  چیست؟

گفت نورانی‏تر از سیمای زینب نور نیست

خواستم از عقل خود تا گوهری پیدا کند

 صبر و ایمان و وفا و عشق را معنا کند

گفت زینب، عشق را مبهوت و حیران کرده است

 پرچم دین را به پا بر بام کیوان کرده است

دختری کز علم و حکمت، مرتضی را زیور است

 همچو زهرا مادرش، بر هر دو عالم سرور است

آسمانی کز شکوهش کربلا معنا گرفت

خطبه های آتشینش، عزت اعدا گرفت

بین سیارات، دیدم آفتابی در شب است

با تمام قدرتم گفتم که زینب، زینب است

شعر از: منیره صالح نیا