وبلاگ دانشجویان مهندسی چوب دانشگاه تهران
این سایت در جهت ارتقا سطح اطلاعات دانشجویان صنایع چوب و کاغذ بنا نهاده شده است تابتوانند از آن استفاده کنند و در آن به تبادل اط
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر بادگفتم به باد میدهدم باده نام و ننگسود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دستبادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچحافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یادگفتا قبول کن سخن و هر چه باد باداز بهر این معامله غمگین مباش و شاددر معرضی که تخت سلیمان رود به بادکوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدمشکر خدا که هر چه طلب کردم از خداای گلبن جوان بر دولت بخور که مناول ز تحت و فوق وجودم خبر نبودقسمت حوالتم به خرابات میکندآن روز بر دلم در معنی گشوده شددر شاهراه دولت سرمد به تخت بختاز آن زمان که فتنه چشمت به من رسیدمن پیر سال و ماه نیم یار بیوفاستدوشم نوید داد عنایت که حافظا
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدمبر منتهای همت خود کامران شدمدر سایه تو بلبل باغ جهان شدمدر مکتب غم تو چنین نکته دان شدمهر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدمکز ساکنان درگه پیر مغان شدمبا جام می به کام دل دوستان شدمایمن ز شر فتنه آخرزمان شدمبر من چو عمر میگذرد پیر از آن شدمبازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم